نحوه ی شهادت حضرت علی بن ابیطالب(علیه السلام)....

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    حضرت علی علیه السلام در شب شهادت خود، افطار را میهمان دخترش، ام الکلثوم بود. در هنگام افطار سه لقمه غذا خورد و سپس به عبادت پرداخت. علی علیه السلام از اول شب تا صبح بیقرار بود. گاهی به آسمان و ستارگان نگاه می کرد و هر چه طلوع فجر نزدیک تر می شد، تشویش او نیز بیشتر می شد. می‌فرمود:« نه من دروغ می گویم و نه آن کسی که به من خبر داده دروغ گفته است. شبی که مرا وعده شهادت داده اند، امشب است.»

    سرانجام آن شب هولناک به پایان رسید و علی علیه السلام در تاریکی سحر برای ادای نماز صبح به سوی مسجد حرکت کرد. مرغابی‌هایی که در حیاط خانه بودند در پی او رفتند و به جامه اش آویختند. اهل خانه خواستند آن ها را از او دور سازند، اما امام فرمود:« آن ها را به حال خود بگذارید. آنها اکنون سروصدا می‌کنند اما به زودی نوحه سر خواهند داد.»

    امام حسن علیه السلام گفت:« این چه نفوس بدی است که می‌زنید؟»

    فرمود:« پسرم، نفوس بد نمی زنم ولیکن دل من گواهی می‌دهد که کشته خواهم شد.»

    ام کلثوم از سخن پدرش پریشان شد و عرض کرد:« دستور بفرمایید که جُعده به مسجد برود و با مردم نماز بگذارد.»

    فرمود:« از قضای الهی نمی توان گریخت.» آن گاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که این دو بیت را زمزمه می کرد عازم مسجد شد.

    « کمر خود را برای مرگ محکم ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد.

    از مرگ، آن گاه که به سوی تو آید، جزع و فریاد مکن.»

    امام علیه السلام وارد مسجد شد و به نماز ایستاد. وقتی به سجده رفت، ابن ملجم در حالی که فریاد می زد: « للّه الحکمُ لا لک یا علی » (حکم برای خداست نه برای تو ای علی) با شمشیر زهر آلود، ضربتی بر سر مبارک علی علیه السلام زد. این ضربت به محلّی اصابت کرد که سابقاً شمشیر عمرو بن عبدود در جنگ خندق بر آن خورده بود.

    فرق مبارک امام علی علیه السلام با ضربه ابن ملجم تا پیشانی شکافته شد و خون فوران کرد.

    آن حضرت روز نوزدهم و شب و روز بيست و يكم را تا نزديك ثلث اول شب زنده بود آن گاه به شهادت رسيد و در حالى كه محاسن شريفش به خون سرش رنگين بود مظلومانه به ديدار خداى خود شتافت.

    سپس حسن و حسين عليهم السلام به امر آن حضرت مراسم غسل و تكفين او را عهده‏ دار شدند و بدن شريفش را به سرزمين غرى در نجف انتقال دادند و شبانه پيش از سپيده صبح در همان جا به خاك سپرده شد.

    حسن و حسين و محمد پسران آن حضرت عليه‏السلام و عبدالله بن جعفر رضى الله عنه وارد قبر شدند و بنا به وصيت‏ حضرتش اثر قبر پنهان گرديد. اين قبر پيوسته در دولت‏ بنى ‏اميه پنهان بود و كسى بدان راه نمى‏برد تا آنكه امام صادق عليه‏السلام در ولت‏ بنی ‏عباس آن را نشان داد.

    منابع:مروج الذهب،‌ ج 2، ص 425

    فروغ ولایت، 774 - 776

    تبلیغ........
    ما را در سایت تبلیغ..... دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : raheorooj2121 بازدید : 114 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 3:36