درد دل.....

ضمن عرض تبریک ولادت با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (علیه السلام )سلام علیکم جمیعا خدمت دوستان و سروران عزیزم 

شبتون به خیر 

امیدواریم که روز خوبی را سپری کرده باشید و سرحال و شاد باشید

خوب دوستان گلم چهارده روز از ماه مبارک گذشت و وارد پانزدهمین روز از ماه ضیافت الهی شده ایم 

دوستان گلم میخوام امشب یه خورده براتون حرف بزنم

خوب از کوجا شروع کنم خوبه؟؟؟؟

بذارید از امشب که شب میلاد و جشن وسرور و شادی و شب خجسته ای هست شروع کنم

به قول شاعر که می فرماید:

یکی مولا امیرالمومنین است

یکی خیرالنسا‌ءالعالمین است

چه فرزندی از این دو پا بگیرد

حسن مهر کرامت بر جبین است

همه ی ما آدم ها و مسلمانان و شیعه ها طابع سنت پیغمبر( صلى الله عليه و آله و سلم) هستیم

موقع عزا عزاداری میکنیم موقع جشن و سرور شادی میکنیم

اما این شادی ها و عزاداری ها ظاهریه و برای حفظ ظاهر است

حالا حتما میگید چرا؟؟؟؟ و شایدم ناراحت بشید ولی من نه قصد توهین دارم نه قصد جسارت

حالا حتما میگید پس خانم نویسنده اگه قصد توهین و جسارت نداری پس چرا هرچی دلت میخواد میگی و زود قضاوت میکنی و تر و خشک و باهم میسوزونی؟؟؟؟؟

چون خیلی از جوان ها نگاه میکنن به بقیه و کار میکنن اگر جسارت نباشه به قول یه بنده خدایی خود نمایی میکنن با اینکه هیچی از مناسبت این جشن و عزا نمیدونند فقط شادی میکنن یا بر عکس عزاداری میکنن

مثلا الان اگر یکی بره از یه جوون بپرس چرا الان همه شادی میکنن میدونه میلاد امام حسن مجتبی(علیه السلام) است ولی اگه ازش بپرسن امام حسن مجتبی (علیه السلام) کیه،چیکار کرده،امام چندمه،باباش کی بود،جدش کیه،مادرش کیه،چجوری شهید شدن،تو چه سنی؟؟؟و یا هر سوال دیگه نمیتونه جواب بده.چرا نمیتونه جواب بده چون دیگه زمانه عوض شده به هرکی بخوای از این حرف ها بزنی و ازش از این سوالات کنی میگن یا قرآن اوووو میدونی ماله چند قرن پیشه این حرف و سوالات یا میگه اصلا به چه دردی میخوره میگه الان جای این خرافات آهنگ های ساسی مانکن و این چیزا تو مده.

اگه بهش بگی امام رضا را چجوری مینویسن میگه با (عین) مینویسن نه با (الف)

بچه ها بیایید یه خورده هم که شده به خودمان بیاییم ناسلامتی به ماها میگن بچه شیعه. نه اشتباه نکنید من نه از این بچه های امل هستم نه حزب اللهی ام نه چیزی ولی وقتی میبینم دیگه اصلا انگار نه انگار و خدا و پیر و پیغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم)و قرآن و سنت پیمبر ( صلى الله عليه و آله و سلم) داره فراموش میشه و دیگه کسی از این چیزا سرش نمیشه و نمیپرسه و هر کسی بی احترامی کنه ناراحت نمیشه و چیزی نمیگه و دفاع نمیکنه قلبم درد میگیره آره واقعا درد میگیره بیایید یه خورده به خودمون بیاییم و از همین الان و همین لحظه هر روز راجب زندگی یک کدام از پیامبرانمان پرس و جو و تحقیق کنیم و راجبشون کتاب بخوانیم حتی خود من هم باید بخوانم الان مثلا برای شروع از مناسبت همین روز شروع میکنیم راجب امام حسن مجتبی (علیه السلام) شروع میکنیم.

یه بچه شیعه اگه ازش راجب پیامبران و دین و مذهب و خدا ازش سوال پرسیدن هیچ وقت نباید بگه این چیزا خرافاته اگه نمیدونه و یا بلد نیست بگه نمیدونم یا بلد نیستم نگید خرافاته چون خرافات نیست.

به طور مثال واقعه ی روز عاشورا واقعیت داره بچه ها خرافات نیست.

بچه ها سه روز دیگه شب قدره بیایید از الان خودمون را آماده کنیم برای نوکری کردن امام علی (علیه السلام) و یاران باوفایشان و بگیم آقا جان مولا جان ما آماده ایم برای نوکری کردن دمه خونت برای نوکری کردن زائرانت

بچه ها میدونید چرا امروز این بحث را کردم چون امروز وقتی داشتم میرفتم بیرون سر یک چهار راه پشت چهار چراغ قرمز واستاده بودم یه دختر شاید ۱۰ساله که الان باید به فکر درس و مشق و مدرسه و امتحاناش باشه پشت این چراغ قرمز ها داشت گل میفروخت به هر ماشینی رسید همه شیشه ها را دادن بالا و بهش محل ندادن به ماشین من که رسید گفت خاله یه گل بخر گفتم ممنون خاله جان و بهش شیرینی و میوه که تو ماشینم بود تعارف کردم گفت ممنون خاله خدا خیرت بده و توی همین روز عزیز دستت را بگیره یه لحظه خیس عرق شدم از شرمندگی خیلی وقت بود این حرف را از زبون کسی نشنیده بودم اون توی این سن و سال زدم کنار رفتم آوردمش باهاش کلی حرف زدم بچه ها اون بیشتر از من شما راجب خدا و پیر و پیغمبر اطلاع داشت و میدونست هرچی ازش میپرسیدم بر خلاف بقیه ی کسایی که پرسیدم جواب میداد کامل یه لحظه ازش خجالت کشیدم پیش خودم گفتم من دوبرابر این سن دارم ولی اینقدر نمیدونم که این بچه با این سن کمش میدونه مثل منم نه سایه ی پدر بالا سرش بود نه مادر که بخواد این چیزا را بهش بگه برای یک لحظه گریه ام گرفت و پیش خدا خجالت کشیدم و سر افکنده شدم بچه ها مسلمونی و مومنی به نماز و روزه و نیست مسلمونی به نیت و دل پاکه به پرورش دادن عشق اهل بیت توی دلامون

بچه ها میدونین چرا اون دختر ۱۰ ساله راجب خدا و اهل بیت اینقدر میدونست چون طمع سختی را چشیده و هر شب برای اینکه بتونه خودش را سیر کنه و بره یه گوشه ای بگیره بخوابه کار میکنه و بعد وقتی میخواد بخوابه میگه خدایا شکرت که امروزم هم گذشت خدایا شکرت که به لطف تو و اهل بیتم گذشت به لطف تو قرآنت گذشت چون خودش رفته و فهمیده که امام حسن مجتبی (علیه السلام) کیه؟؟؟؟ یا امام حسین کیه و روز واقعه ی عاشورا چه اتفاقی افتاده که بهش میگن واقعه ی عاشورا؟؟؟؟

شب قدر چیه و چرا بهش میگن شب قدر؟؟؟؟امام علی کیه؟؟؟؟؟و و خیلی چیز های دیگه مثل من و شما کسی را نداشته که بهش بگه اونم ناقص بعدشم بذاره اونارا توی یه صندوق گوشه ی ذهنش و به فراموشی بسپاره خودش فهمیده و ملکه ی ذهنش کرده بچه ها ما از یه دختر ۱۰ ساله کمتر نیستیم پس وقتی اون تونسته ماهم میتونیم

پس بیایید با ذکر یک صلوات محمدی و یک یاعلی قشنگ شروع کنیم

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عج فرجهم

یا علی

درضمن بچه ها دوست دارم هرکس این متن را خوند نظرش را راجبش بگه حتی اگه بد باشه و من ناراحت بشم.

ببخشید که سرتون را درد آوردم و خسته تون کردم.

از همین جا هم معذرت میخواهم اگر چیزی گفتم که باعث ناراحت و رنجش کسی شده باشد من معذرت میخوام و حلالم کنید.

درپناه خدا

❤شبتون کربلایی❤

با سپاس

مدیریت وبلاگ